فرهنگ عفاف و حجاب و چالشهای آن در عصر جهانی شدن اطلاعات

فرهنگ عفاف و حجاب و چالشهای آن در عصر جهانی شدن اطلاعات

دکترعلی سلیمانپور- استادیار دانشگاه آزاد اسلامی بجنورد

چكیده «امروزه جهانی شدن اطلاعات و گسترش وسایل ارتباط جمعی نوین از قبیل اینترنت، ماهواره و تلفن همراه برخلاف گذشته فرهنگها و ادیان مختلف را در كنار یكدیگر قرار داده و مطلق گرایی آنها را شدیداً متزلزل نموده است. دفاع از هویت فرهنگی و ارزشهای دینی و ملی از جمله «حجاب و عفاف» دغدغه مهمی است كه در این شرایط جمهوری اسلامی ایران شدیداً با آن مواجه است. مقاله، فرهنگ عفاف و حجاب در عصر جهانی شدن اطلاعات با هدف آسیب شناسی فرهنگ مذكور در عصر جهانی شدن ارتباطات و با اتخاذ رویكردی علمی و روش شناسی مناسب درصدد است تا ضمن بررسی نقش رسانه در حوزه های مختلف فرهنگ دینی و ملی عفاف و حجاب، ملاحظاتی درباره سیاستگذاری راجع به این مقوله اساسی نیز ارائه نماید

 

 

مقدمه و طرح مسئله

یكی از مسائل مهم در عصر حاضر، جهانی شدن (globalization) و پیامدهای آن برای جهانیان است كه گستره عظیمی از موضوعات و نظریات مختلف را دربرمی گیرد. حوزه های متنوعی از مباحث همچون؛ معنای جهانی شدن، سابقه جهانی شدن، موافقان و مخالفان جهانی شدن، آثار و پیامدهای جهانی شدن و حجم وسیعی از منابع و آثار راجع به جهانی شدن تنها بیانگر بخشی از اهمیت موضوع و جایگاه تعیین كننده آن است. بر همین اساس و بطور مشخص یكی از دغدغه های فكری- فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در كشور ما نیز مساله جهانی شدن و پیامدهای آن است كه به نوبه خود از زوایای مختلفی قابل بررسی و تحلیل می باشد.

بدون تردید عنصر اصلی و عمود خیمه نظام جدید جهانی و بویژه در حوزه های فكری و فرهنگی رسانه و یا همان وسایل ارتباط جمعی جدید از قبیل: ماهواره، اینترنت و تلفن همراه است كه نقش انكار ناپذیری در توسعه روندهای جهانی و جهانی سازی فرهنگ ایفاء می نماید. امروزه چیزی كه توجه همگان را به خود جلب نموده اطلاعات و اطلاع رسانی و رشد بسیار سریع فناوری های نوین ارتباطات است كه برخلاف گذشته اطلاعات برای عبور از مرزهای ملی به روادید نیاز ندارد. برنامه های تلویزیون را می توان بطور مستقیم توسط ماهواره در هر جای دنیا دریافت نمود. رسانه های جمعی به همدیگر در انتقال معنا كمك می كند و یكدیگر را كامل می نمایند:

رادیو با موبایل تركیب می شود، اینترنت به كمك روزنامه چاپی می آید و موبایل به كمك تلویزیون و رادیو می شتابد. گویی در هر كدام از رسانه ها قطبهایی است كه بر اساس استراكاتشان یكدیگر را جذب می كنند.

استفاده از تلفن همراه نمونه بسیار جالبی از همین مقوله است؛ با تركیب فناوریهای پیشرفته در سالهای اخیر گوشی های تلفن همراه به رایانه های جیبی و كوچك تبدیل شده اند كه روز به روز كاربردهای متنوع و حرفه ای تری را به كاربران خود ارائه می دهند تا حدی كه شباهت های موجود میان تلفن همراه و رایانه ها بطور دائم در حال افزایش حیرت انگیز است و می توان گفت در آینده ای نزدیك این تلفن ها به پایگاه های رایانه ای قدرتمند تبدیل خواهند شد. (پورطهماسبی: 1387، ص: 184)

دسترسی آزادانه به اطلاعات نگرانیهای ناشی از بی ثباتی اجتماعی و فرهنگی را افزایش داده است. آشناسازی جوانان با سایر فرهنگهایی كه از نظر اقتصادی غنی تر هستند احتمال دست كم گرفتن و حتی از دست دادن فرهنگ خودی را تشدید نموده و جامعه اطلاعاتی كه در اطراف ما در حال گسترش است پر از امكانات جالب، ناامنی ها و عقاید و اعمال متضاد است كه به نظر می رسد زمان اتخاذ تصمیمات دوران ساز در رابطه با این همه اتفاقات مهم فرا رسیده باشد.

طرح مباحثی همچون مهندسی فرهنگی، مقابله با تهاجم فرهنگی، مواجهه با ناتوی فرهنگی و برخورد با شبیخون فرهنگی دشمن در جمهوری اسلامی نشانه های روشنی از این نگرانیهای عمده و دغدغه های قابل اعتناء است كه به نظر می رسد توجه اولیاء امور فرهنگی و مسئولین سیاسی كشور را برانگیخته و فراتر از آن ضرورت سیاستگذاری كلان فرهنگی را فراهم آورده است.

در حال حاضر مساله اصلی این است كه تولیدات فرهنگی و تبلیغات گسترده رسانه های غربی با برخورداری از جنبه های عوامانه، مبتذل و سهل الوصول و همچنین بهره مندی از تكنیكهای قدرتمند نفوذ فرهنگی كشورهای جهان سوم و از جمله جمهوری اسلامی را به نحوه گسترده ای مورد هجوم قرار داده اند.

در چنین شرایطی اعتقادات، فرهنگ و باورهای اخلاقی جامعه آزمون سختی را از سر می گذراند كه در تاریخ گذشته سابقه نداشته است. اگر همواره افتخار می كنیم كه به اعتبار توانمندی و برتری فرهنگ و تمدن خویش توانسته ایم ملتهایی كه با زور شمشیر بر ما غلبه كرده اند تحت تاثیر قرار دهیم و مجذوب عناصر برتر فرهنگی خویش سازیم. در موقعیت خطیر كنونی زمان نمایش دوباره اقتدار فرهنگی فرا رسیده است كه امیدواریم جمهوری اسلامی بتواند با سربلندی از عهده آن برآید و این مُیسّر نیست حز با درایت، واقع بینی و مهندسی صحیح فرهنگی كه مقام معظیم رهبری همواره بر آن تاكید نموده اند. به فرموده ایشان:

«واقعی بودن تهاجم فرهنگی دشمن ایجاب می كند كه در داخل كشور مجموعه ای از نیروهای صاحب فكر و اندیشه خود را مسئول دفاع و مقابله هوشمندانه با آن بداند...» (آیت ا... خامنه ای: روزنامه كیهان، 16/10/77)

مقاله «جهانی شدن؛ رسانه و چالشهای فرهنگ عفاف و حجاب در جمهوری اسلامی» با هدف آسیب شناسی فرهنگ عفاف و حجاب در عصر جهانی شدن ارتباطات سعی دارد با اتخاذ رویكردی علمی و روش شناسی مناسب به دو پرسش اصلی به شرح زیر پاسخ دهد:

1- مهم ترین چالش های فرهنگ عفاف و حجاب در عصر جهانی شدن اطلاعات كدامند؟

2- چگونه می توان در مواجهه با فرهنگ سرمایه داری و لیبرال- دموكراسی غربی به دفاع از فرهنگ دینی و میهنی عفاف و حجاب پرداخت؟

- فرضیه تحقیق:

با توجه به تاثیرات مخرب فرهنگ بیگانه و انتقال آن از طریق وسایل ارتباط جمعی مهمترین راه پیشگیری و مقابله با آن در درجه نخست افزایش كیفیت و جاذبه های فرهنگ خودی و سپس تجهیز شدن به وسایل پیشرفته ارتباط جمعی است. به عبارتی اگر جذابیت های فرهنگی بیگانه عامل اصلی تاثیرگذاری آن است و اگر رسانه ابزار انتقال و ایجاد حوزه نفوذ در جامعه هدف محسوب می شود ناگزیر باید این دو مقوله حیاتی را در متن مهندسی فرهنگی قرار داده و توجه جدی بدانها مبذول نمود.

- مفروضات تحقیق:

1- جهانی شدن واقعیتی غیرقابل انكار است كه در هر حال اعم از اینكه طرح (پروژه) و یا فرایند (پروسه) باشد رو به گسترش بوده و تاثیرات عمیق، مثبت یا منفی خود را در اقصی نقاط جهان بر جای می گذارد.

2- امروزه در عصر جهانی شدن، فرهنگ از طریق رسانه تولید و منتشر می شود. نماد یا الگوی لباس، آرایش، سخن گفتن، رفتار و سلوك فردی از طریق رسانه های ارتباطی تبلیغ می شوند.

3- یكی از مهمترین چالش های جمهوری اسلامی در شرایط فعلی تهدیدات ناشی از جهانی شدن فرهنگ است.

4- تاكید بر اعتقادات دینی، باورهای مذهبی، اخلاق اسلامی و فرهنگ ارزشی عفاف و حجاب بخش مهمی از آرمان های انقلاب اسلامی و هدفهای اصولی نظام جمهوری اسلامی است كه به هیچ وجه اجازه عقب نشینی از آنها داده نمی شود.

5- فرهنگ عفاف و حجاب بعنوان بخشی از نظام ارزشی و هنجاری جمهوری اسلامی ایران امروزه در معرض تهدیدات و چالش های جدی از سوی فرهنگ بیگانه واقع است كه بار عظیم این هجوم فرهنگی را ابزارهای ارتباط جمعی نوین شامل ماهواره، اینترنت و تلفن همراه به دوش می كشند.

 

 

- روش و مدل تحلیل:

این پژوهش از نوع كیفی- نظری و توصیفی است و به شیوه كتابخانه ای و از طریق جمع آوری داده ها و اطلاعات ضروری بصورت فیش برداری انجام گرفته: روش تجزیه و تحلیل اطلاعات مبتنی بر مدل «فرآیند و عناصر ارتباطی» هارولد لاسول و رویكرد رئالیستی كوئنسی رایت در تحلیل امور مختلف می باشد كه بطور مشخص برای پاسخگویی به پرسشهای اصلی پژوهش مورد استفاده قرار می گیرند.

الف- چیستی و چرائی فرهنگ عفاف و حجاب

فرهنگ مقوله ای چند بعدی و بسیار پیچیده است و دارای عناصر و اجزای گوناگونی است. تعاریف ارائه شده از آن بسیار متنوع و متكثر است و غالب آنها نیز ابعاد متعددی را شامل می شوند. در عین حال مقوله فرهنگ رابطه ای چند سویه و متقابل با سایر حوزه های سیاسی و اجتماعی دارد هم متاثر از آنهاست و هم بر این حوزه ها تاثیرگذار است.

با وجوداینكه اجماع نظری در تعریف فرهنگ وجود ندارد با تاكید بر جنبه جامعه شناسانه و مردم شناسانه فرهنگ را می توان مجموعه ای از پندارها، گفتارها و كردارها بیان نمود كه طی زمان در جامعه شكل گرفته باشد. عموم اعضاء جامعه آن را باور داشته و به صورت عادت آنها را به منصه ظهور رسانند. فرهنگ به الگوهای رفتاری و كرداری معنا می بخشد و الگوهای توزیع قدرت و ثروت را مشخص می كند. فرهنگ جوهره هستی و همان نفس و ذات زندگی آدمی است. حقیقتی است كه انسان را صاحب هویت و شخصیت می نماید، شیوه زندگی و رفتار یك اجتماع را در تطور تاریخی نمایندگی می كند. عامل انسان سازی و برگیرنده عناصر معنوی و مادی است كه برای تامین نیازهای بشریت ضرورت دارد. (ازغندی: 1385، ص:73)

در درون فضای فرهنگ عمومی یك جامعه خرده فرهنگ هایی وجود دارد كه در سطوح مختلف فرهنگ عمومی را هدایت می نماید و یا به عبارتی مانند قطعات مختلفی از یك مجموعه بدان عینیت می بخشد از آن جمله در یك جامعه دینی و در ایران اسلامی «فرهنگ عفاف و حجاب» است.

فرهنگ عفاف و حجاب و نهادینه كردن آن در جمهوری اسلامی در عین حال كه یكی از حساسترین مسائل به لحاظ اخلاقی و اعتقادی است، بدلیل انعكاس مستقیم در رفتار فردی و جمعی مردم و همچنین تاثیرات اجتماعی سیاسی و اقتصادی در درجه نخست نیازمند شناخت صحیح و سپس آسیب شناسی علمی و واقع بینانه است.

به نظر می رسد حجاب به معنای پوشش (ابن منظور: 2000 م، ج4، ص: 36) و عفاف به معنای خود نگهدارنده از عمل حرام (همان: ماده عفّ) اولی معطوف به حفظ ظاهر و دومی حفظ نفس و جلوگیری از غلبه شهوات و هواهای نفسانی است. حفظ ظاهر (بدن) یا پوشش مناسب ارتباط مستقیمی با حفظ نفس و كنترل شهوات دارد چنانكه آیه شریفه حجاب می فرماید: «و إذا سألتموهن متاعا فاسئلوهن من وراء حجاب ذلكم اطهر لقلوبكم و قلوبهن» (سوره احزاب: ایه 53) یعنی «هنگامی كه از همسران پیامبر (ص) چیزی خواستید از پشت پرده و حجاب از ایشان بخواهید كه این كارتان برای دلهای شما و دل های ایشان پاكیزه تر است»

علامه طباطبایی در ذیل آیه شریفه می نویسد: «... اگر به خاطر حاجتی كه برای شما پیش آمد ناگزیر شدید با یكی از همسران پیامبر صحبتی بكنید از پس پرده باشد، برای اینكه وقتی از پشت پرده صحبت كنید دلهایتان دچار وسوسه نمی شود و در نتیجه این روش دلهایتان را پاك نگه می دارد.» (طباطبایی: 1396 ه.ق ، ص:825)

مسأله حجاب بدلیل آن كه یك امر فطری و مطابق با طبیعت انسان است بنا بر گواهی منابع و متون تاریخی كمتر اقوام یا مللی می توان یافت كه نسبت به آن بی توجه باشند. مولف كتاب «حجاب در ادیان الهی» می نویسد: «مورخان بندرت از اقوامی بدوی یاد می كنند كه زنانشان دارای حجاب مناسب نبودند یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر می شدند. تعداد این اقوام به قدری نادر است كه در مقام مقایسه قابل ذكر نیست و شاید بتوان گفت وجود برخی موانع سبب جلوگیری از بروز تمایلات و استعدادهای فطری و  طبیعی آنان شده است و یا عواملی باعث انحراف آنان از مسیر فطرت گشته است.» (محمّدی آشنایی: 1373، ص:22)

لباس و پوشش جدای از حفظ بدن و آراستگی آن دارای آثار فلسفه ای عمیق است و روابط مستقیمی با فرهنگ مردم دارد. در هر جامعه ای نوع و كیفیت لباس زنان و مردان علاوه بر آنكه تابع شرایط اقتصادی اجتماغی و اقلیمی آن است قویاً تابع جهان بینی و ارزشهای حاكم بر فرهنگ آن جامعه و حتی مبیّن آن جهان بینی است. (حداد عادل: 1376، ص:9)

امروزه در جمهوری اسلامی ایران حجاب و عفاف علاوه بر اینكه مشخصه زن مسلمان و بیانگر هویت دینی، ملی و انقلابی اوست، بعنوان عنصری ارزشمند در حفظ سلامت روان، تحكیم بنیان های خانواده و توسعه آرمان های معنوی، اخلاقی و اجتماعی نیز به حساب می آید. پاره ای از آثار رعایت حجاب عبارتند از:

1- بهداشت روانی جامعه و كاهش هیجانات و التهاب های جنسی و پیشگیری از طغیان عطش سیری ناپذیر شهوات جنسی

2- تحكیم روابط خانوادگی و برقراری صمیمیّت كامل زوجین

3- استواری اجتماع و حفظ و استیفاء نیروی كار و فعّالیت

4- بالا رفتن ارزش و امنیت زن و جبران كننده ضعف جسمانی او. حربه حیاء و عفاف و حجاب می تواند در نقش عاطفی او و تاثیرگذاری بر مردم موثر باشد. (سایت تبیان خراسان شمالی)

ب- آسیب شناسی فرهنگ عفاف و حجاب در عصر جهانی شدن اطلاعات:

جهان گرایان (طرفداران جهانی شدن) بر این عقیده اند كه اشاعه فزاینده و هر چند ناموزون رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و فناوریهای دیجیتالی امكان ارتباط فوری را در بخش های وسیعی از دنیا فراهم كرده است و در نتیجه كارایی بسیاری از كنترل های ملی بر اطلاعات تضعیف شده است. مردم برخلاف گذشته در معرض ارزشهای سایر فرهنگها قرار دارند. (دیویدهلد: 1382، ص:37)

امروزه مقیاس، شدت، سرعت و حجم كامل ارتباطات فرهنگی بی سابقه است. برای مثال ارزش صادرات و واردات فرهنگی طی دهه های اخیر چندین برابر افزایش یافته است. تجارت محصولات تلویزیون، فیلم و رادیو گسترش بسیار زیادی پیدا كرده است. بنگاههای خبر پراكنی ملی در معرض رقابت بین المللی شدید و كاهش سهم مخاطبان قرار دارند و ارقام مربوط به ارتباطات و كاربران اینترنت به شكل تصاعدی افزایش می یابد زیرا الگوهای ارتباطات بطور فزاینده ای از مرزهای ملی فراتر می روند. (همان: ص36) و فرهنگهای تلفیقی و شركتهای رسانه های گروهی فراملی اقدام به تهاجم چشمگیری علیه فرهنگها و هویت های ملی كرده اند و در نتیجه جایگاه فرهنگی دولت نوین دگرگون شده است. (همان)

سئوال این است كه دردنیای این گونه و یكسره در حال تغییر چگونه می توان زیست؟ مفاهیمی همچون استقلال فرهنگی، هویت ملی، ارزشهای خودی و باورهای دینی از چه جایگاهی برخوردارند؟ آیا می توان از ایده ها، ارزشها و نگرشها در سطح ملی و بصورت محلی محافظت نمود؟ آیا با دشواری های موجود به راحتی می توان كنار آمد؟ اساساً دینداری در عصر جهانی شدن چگونه است؟

پاسخگویی به مجموعه وسیعی از این گونه سوالات مشغله فكری و فرهنگی تعداد كثیری از اندیشمندان و صاحب نظران معاصر در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است كه حساسیت آن در جهان سوم و البته در نظام های دینی و ایدئولوژیك صدچندان و به مراتب بیشتر است. اكنون در جمهوری اسلامی بودجه های عظیمی در قالب برنامه های فرهنگی نهادهای مختلف مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی اختصاص می یابد كه تماماً به امید بازدهی مناسب در عرصه فرهنگ عمومی و دینی و میهنی است. طرح این مطلب كه سیاست های فرهنگی كشور تا چه حد موفقیت آمیز بوده است؟ خود حدیث مفصلی است كه بصورت اصولی و در فرصتی مقتضی باید بدان پرداخته شود اما در راستای پاسخ به پرسشهای اصلی پژوهش حاضر و اثبات فرضیه ای كه ارائه شد ناگزیر از طرح بعضی مقدمات برای رسیدن به جوابهای منطقی و واقع بینانه هستیم كه اولین مطلب معنای آسیب شناسی و سپس اتخاذ رویكردی علمی در موضوع آسیب شناسی فرهنگی است كه طبیعتاً به استناد آن باید فرایند پژوهش را هدایت نمود و به امبادرت به  توصیه هایی سیاستگذرانه نمود.

مقصود از آسیب شناسی شناخت آفت ها، تهدیدها و بیماری های هر چیزی است كه مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد اصطلاح آسیب شناسی از علوم پزشكی وارد علوم اجتماعی شده است و همانطور كه در علوم پزشكی وقتی بدن فرد بیمار مورد معاینه قرار می گیرد مشكلات و نارسایی های آن شناخته و معالجه می شود در مسائل اجتماعی نیز آسیب شناسی عبارت از بررسی آفت ها، تهدیدات و بیماری های اجتماعی در حوزه های مختلف است.

آسیب شناسی فرهنگ عفاف و حجاب مانند هر موضوع دیگری در درجه نخست نیازمند داشتن روش شناسی، مدل تحلیل مناسب و یا نظریه است كه پژوهشگر را در امر تحقیق و مطالعه كمك می نماید. به عقیده جیمزدوئرتی و جوزف فالتزگراف: «یك نظریه یك ابزار فكری است كه به ما كمك می كند تا دانسته های خویش را سازمان دهیم، سوالات با اهمیت مطرح سازیم و صورت بندی اولویت های تحقیق و نیز روش های ثمربخش و انجام تحقیق را هدایت كنیم. به عبارت دیگر نظریه ما را قادر می سازد تا روشهای تحقیق علمی را بصورت منظم و نه تصادفی به كار ببندیم نظریه به ما كمك می كند تا معلومات رشته خویش را به دانسته های سایر رشته ها پیوند دهیم و سرانجام نظریه چارچوبی برای ارزشیابی توصیه های سیاستگذرانه به دست می دهد كه در علوم اجتماعی بطور تلویحی یا صریح به وفور یافت می شود.» (جیمزدوئرتی و...: 1372، ص:9)

با درك چنین واقعیتی از نظریه تردیدی برای داشتن روش شناسی درست در فهم، تحلیل و تبیین فرهنگ عفاف و حجاب و آسیب شناسی آن باقی نمی ماند. رویكرد منطقی ناظر بر آسیب شناسی در همه موضوعات اعم از فیزیولوژیك و یا اجتماعی عبارت از این است كه امور را به حسب وضعیت آن ها در سطوح مختلف شامل؛ موجود، ممكن، محتمل و مطلوب تقسیم نموده و جایگاه مساله مورد بررسی در رابطه میان آن امور را مشخص نماییم. نسبت میان امر واقع و امر مطلوب شاخص مهمی در ارزیابی موفقیت و یا ناكامی برنامه ها و همچنین ابزار مناسبی برای بررسی عملكرد و نتایج است. بر همین اساس آسیب شناسی فرهنگ عفاف و حجاب وقتی میسر می شود كه بتوانیم رابطه وضعیت مطلوب و مورد انتظار با وضعیت موجود را اندازه گیری نموده و بخوبی تحلیل نمائیم. آنچه مسلم است از رهگذر این ارزیابی و در نتیجه آگاهی نسبت به فاصله میان وضع ایده ال با وضع موجود فرآیند آسیب شناسی به شیوه علمی امكان پذیر می شود.

علاوه بر مدل تحلیل مذكور (رجوع شود به جیمزدوئرتی و جوزف فالتزگراف: همان، ج اول) بدلیل آنكه موضوع بررسی در حوزه ارتباطات و آمیخته با عناصر ارتباطی است لذا الگوی مربوط به فرایند و عناصر ارتباطی هارولدلاسوال را نیز در تكمیل آن مورد استفاده قرار داده و بر اساس هر یك از عناصر اصلی ارتباطات ابعاد مختلف آن را در بوته نقد آسیب شناسانه قرار می دهیم.

لاسول در سال 1948 م نظریه خود درباره فرآیندهای ارتباطی را در قالب شش پرسش مطرح می كند و معتقد است برای درك و شناسایی هر جریان ارتباطی باید در پی یافتن پاسخ به این سوالات باشیم: (امیر تیموری: 1383، ص:12)

1- فرستنده پیام چه كسی است؟ = فرستنده

2- پیام برای چه كسی فرستاده می شود؟ = گیرنده

3- محتوای پیام چیست؟ و بعبارتی چه پیامی ارسال می شود؟ = متن

4- پیام از چه طریقی و با چه ابزاری ارسال می شود؟ = ابزار

5- در چه شرایطی (زمانی، مكانی، روانی و...) ارتباط برقرار می شود؟ = فضا

6- پیام ارسالی و جریان ارتباطی چه تاثیراتی دارد؟ = نتیجه

قبل از بكارگیری مدل های تحلیل فوق الذكر (نظر كوئنسی رایت در حوزه امور مختلف و مدل لاسول در عناصر ارتباطی) یادآوری چند نكته را ضروری می دانیم:

اولاً: باید پذیرفت كه در موضوع مورد بررسی بدلیل آنكه انتظارات دینی، اخلاقی و ملی در امر حجاب و عفاف در جامعه با واقعیت های موجود هماهنگی كامل ندارد لذا وجود چالشهای جدی در این عرصه مهم فی نفسه و اصولا پذیرفتنی است.

ثانیاً: با وجود آن چه كه از شرایط جهانی شدن ارتباطات بیان كردیم اصل وجود تهدیدات آشكار و پنهان و تبلیغات گسترده (عمداً یا سهواً، خواسته یا ناخواسته) علیه فرهنگ ملی و دینی ما مساله ای غیرقابل انكار است.

ثالثاً:  برای آسیب شناسی درست و منطقی نیازمند توجه به همه ابعاد و حوزه های موثر در آسیب پذیری هستیم كه جهانی شدن ارتباطات تنها بخشی از آن را تشكیل می دهد.

همانگونه كه پزشك مجرب و متخصص در تشخیص بیماری و به منظور تجویز مناسب و مداوای رضایتبخش ناگزیر است تا عوامل خارجی موثر در بیماری مانند محیط آلوده و عوامل داخلی از قبیل ضعف عمومی بدن بیمار را بررسی نماید در آسیب شناسی فرهنگی و اجتماعی نیز باید به تمامی عوامل موثر اعم از داخلی و بیرونی توجه نمود. به نظر می رسد چالشهای بالفعل و بالقوه در حوزه فرهنگ عفاف و حجاب علاوه بر اینكه متاثر از عوامل بیرونی و تهدیدات فرهنگی بیگانه است به مقدار زیادی همچنین ناشی از شرایط فرهنگی داخلی و عناصر قدرتمند روانی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی در جامعه است كه تمامی آنها و بصورت متغیرها مستقل نیازمند بررسی و تجزیه و تحلیل عالمانه می باشد كه البته از حوصله و دستور كار این مقاله خارج است.

همانگونه كه اشاره شد چالش های فراروی دینداری و از جمله فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه اسلامی ایران به اقتضاء هر یك از عناصر دخیل در فرایند ارتباطی از قابلیت تعبیر و تحلیل آسیب شناختی متفاوت برخوردارند كه جهت رعایت اختصار تنها بر سه عنصر ابزار، فضا و متن تاكید نموده و بررسی عناصر فرستنده، گیرنده و نتیجه را به فرصت مناسب دیگری موكول می نمائیم.

1- ابزار (رسانه): منظور از رسانه هر نوع ابزار انتقال پیام و معنی است به شرطی كه دارای حداقل چند نفر مخاطب و تداوم فعالیت باشد (سایت آفرینش: 2/2/2010) . با توجه به رویكرد این نوشتار كه معطوف به رسانه های مدرن و ابزارهای نوین ارتباط جمعی است باید این توضیح را بیفزائیم كه مهمترین ویژگی رسانه های نو اعم از مكتوب و یا دیجیتالی قابلیت ارتباط مداوم، دسترسی سریع و موثر با كیفیت بالا، امكان ارتباط در هر زمان و مكان و انتقال سریع پیام آنهاست كه جهان كنونی را از دنیای سنتی گذشته متمایز می سازد.

پیشرفت شگرف تكنولوژی ارتباطات در سالهای اخیر امكان تماس و مبادله سریع فرهنگها را بصورت كالاهای تجاری و در بسته های جدید الكترونیكی فراهم آورده و اقوام و ملتهای مختلف را به هم نزدیك و وابسته كرده است.

اصطلاح دهكده جهانی كه توسط مك لوهان بكار رفته نیز اشاره به همین معنی و اهمیت این نوع ارتباط دارد. (كاظمی: 1377، ص:329) نقش و اهمیت رسانه ها به حدی است كه به گفته تامپسون امروزه نمی توان امور را بی حضور كتاب، روزنامه، رادیو و تلویزیون و سایر رسانه ها قابل تصور دانست. (تامپسون بروكشایر: 1380، ص:23)

كاركردهای متنوع رسانه در حوزه های اطلاع رسانی، سرگرمی، آموزشی و فرهنگ سازی تمامی ابعاد زندگی انسان معاصر را تحت الشعاع خود قرار داده است. آن گونه كه مك كوایل می گوید: «رسانه ها در درون خانه و خانواده غالبا به عنوان زمینه همه انواع دیگر رفتارها بكار می روند. بدون آنكه این رفتارها را مانع شوند یا جابجا كنند همچنین رسانه های جمعی توان بالقوه ای برای افزایش یا كاهش تعامل اجتماعی دارند... رسانه ها تقریبا همراهان غیرقابل گریز زندگی روزمره هستند كه ما را وادار می سازند تا عادات اجتماعی خود را با توجه به حضور آنها تنظیم كنیم. (نایبی و آغاز: 1388، ص:41)

واقعیت این است كه از اواخر قرن بیستم و در پرتو تازه های تكنولوژیك، دسترسی آحاد جامعه بشری به وسایل ارتباط جمعی بیشتر شده و شهروندان اقصی نقاط عالم با دسترسی به وسایل ارتباطی نوین نظیر تلویزیون های ماهواره ای و اینترنت جزئی از خانواده بزرگ ارتباطی دنیا شده اند كه جمهوری اسلامی ایران نیز مستثنی از این قاعده نیست.

در چنین شرایطی از توانمندی های ارتباطی چالشهای فرهنگ دینی و ارزشهای مذهبی بطور قطع تشدید می شود واین خود (فی نفسه) بخشی از مشكلاتی است كه فراروی دینداری عصر جدید قرار دارد. دغدغه اصلی عبارت از این است كه ارزشهای مذهبی در مواجهه با باورها، ایده ها و افكار و نظریات مختلف مطلق گرایی خود را از دست داده و دچار نسبیت و ویژگیهای این جهانی بشوند، عفاف و حجاب نیز به عنوان بخشی از فرهنگ دینی در چنبره چنین چالش گرفتار است.

آنچه امروزه در ایران اسلامی تجربه می شود بازتاب واقعی تعاملات ارتباطی و اطلاعاتی در پرتو جهانی شدن رسانه است. كه صرف نظر از پیام آن به تعبیر مك لوهان «خود رسانه پیام است» و آثار فرهنگی و تربیتی خاص خود را بر جای می گذارد شیوه زندگی جدید كه بخشی از آن را رسانه و وسایل ارتباط جمعی تشكیل می دهد بسیار متفاوت از گذشته است و الزاما در هماهنگی با زندگی سنتی و پای بندی به ارزشهای مذهبی حجاب و عفاف قرار ندارد. در واقع و خلاصه سخن این كه رسانه صرفنظر از محتوای خوب یا بد آن راه خود را می رود و شیوه متفاوتی از زیستن را به آحاد جامعه بشری تحمیل می كند.

2- فضا (عصر جهانی شده):جهانی شدن به بیان ساده به معنای گسترش مقیاس، رشد اندازه، سرعت یافتن و تعمیق تاثیرات فرا قاره ایی جریانات و الگوهای تعامل اجتماعی است (دیویدهلد: همان) مالكوم واترز جهانی شدن را فرایندی اجتماعی می داند كه در آن قید و بندهای جغرافیایی كه بر روابط اجتماعی سایه افكنده از بین می رود (1379، ص:10) و رونالد رابرتسون جهانی شدن را «درهم فشردن جهانی و تبدیل آن به مكان واحد در عین حال تراكم آگاهی نسبت به كل جهان به عنوان كل» تعریف می كند. وی جهانی شدن را فرایندی كم و بیش مستقل می داند كه منطق، جهت و نیروی محرك خود را دارد. (1380، صص: 12و 36-35)

به نظر می رسد دیدگاههای اندیشمندانی مانند مك لوهان، فوكویاما و هانیتنگتون نقش بسیار مهمی در تحكیم بنیان های فكری و رواج زمینه های علمی پدیده جهانی شدن داشته است. انقلاب صنعتی در ابعاد مختلف  و دانشهای سیبرنتیك، ژنتیك و انفورماتیك پس از انقلاب اول و دوم صنعتی باعث شد كه ارتباطات جهانی گسترش یابد و كره زمین به سوی دهكده جهانی حركت كند. آثار تسریع كننده ارتباطات و حمل و نقل موجب تاثیر ساختاری شده است كه مارشال مك لوهان اندیشمند كانادایی آن را «انفجار اطلاعات» می نامد. وی برای اولین بار در سال 1961 م ظهور جهانی سازی در عرصه فرهنگ یا در حقیقت همان دهكده جهانی را مطرح كرد. (فرهنگ رجائی: 1380، ص: 27)

بر اساس نظریه «پایان تاریخ» فرانسیس فوكویاما دانشمند آمریكایی ژاپنی الاصل جهان پس از فروپاشی شوروی و پایان تكامل ایدئولوژیك بشر نمایانگر پیروزی عقلانیت لیبرال و غلبه ارزشهای مربوط به دموكراسی و فرهنگ سرمایه داری است. وی مدعی است پایان تاریخ زمانی است كه انسان به شكلی از جامعه انسانی دست یافته كه در آن عمیق ترین و اساسی ترین نیازهای بشر برآورده می شود. بر این اساس در چند سال گذشته همگام با پیروزی لیبرال دموكراسی بر رقبای ایدئولوژیك خود مانند فاشیسم و كمونیسم در سراسر جهان اتفاق نظر مهمی درباره مشروعیت لیبرال- دموكراسی به عنوان تنها نظام حكومتی موفق بوجود آمده است. (جمعی از نویسندگان: 1384، ص:282)

و بالاخره نظریه دیگری كه در دهه پایانی قرن بیستم جذابیت بیشتری برای اندیشه ورزان و سیاستمداران داشت، بحث رویارویی تمدنها از ساموئل هانتینگتون جامعه شناس معاصر آمریكایی بود كه زمینه مناظرات اكادمیك فراوانی را بوجود آورد. وی در این تئوری به طور مستقیم فرهنگ را وارد عرصه سیاست نموده و با بهره گیری از تجارب تاریخی می كوشد از نگاه خود پارادایم غالب تفسیر كننده اوضاع جهان و روابط بین الملل را پس از جنگ سرد ارائه دهد. به عقیده او چالشهای آینده ماهیت فرهنگی دارد و پیامدهای سیاسی آن برخورد در خطوط گسل میان تمدن های عمده دنیاست. صرفنظر از ابهامات فراوانی كه در نظریه وی وجود دارد. صرف بیان و تاكید بر چنین اندیشه ای نشانه آن است كه سیاستهای جهانی به تدریج از دغدغه های ژئوپولژتیك به سمت علائق فرهنگی و تنش های احتمالی میان تمدن ها هدایت می شوند. (كاظمی: همان، ص:16)

 جهانی شدن به عنوان فضا و شرایط ارتباطی آینده بنا به عقیده تحلیل گران و طرفداران آن مقتضیات جدید و الزامات متفاوتی برای زندگی انسان به همراه دارد. فضایی كه در حوزه نظام بین المللی بصورت تك- چند قطبی (جمعی از نویسندگان: همان، ص:283) از نظر اقتصادی به شكل وابستگی های شدید و متقابل اقتصادی (همان، ص:273) و به لحاظ فرهنگی غلبه گفتمان واحد در نتیجه تكوین اختلاط فرهنگی و رویكردهای هم پذیرانه جهانی كه طی آن فرهنگی جهانی به منصه ظهور رسیده كه لزوما با خاستگاههای سنتی و بومی فرهنگهای محلی سازگار نیست.

آنتونی گیدنز در این باره معتقد است: جهانی شدن در واقع فراگیر شدن خصوصیات ذاتی مدرنیته و تجدد است كه با گسترش وسایل ارتباطی و ناتوانی مرزها و حاكمیت های ملی در كنترل رسانه های بین المللی در تمامی نقاط جهان منتشر می شود به گونه ای كه اندك اندك كل مردم جهان دارای فرهنگ مشترك كه از مدرنیته حاصل می شود می گردد (زارعی: 1385) در این میان مقاومت فرهنگها و تمدن های ملی برای حفظ زادبوم خود نیز اثر چندانی در برابر گفتمان یورشگر جهانی منتشره از سوی نظام ارتباطی نخواهد داشت زیرا فروپاشی دیوارهای اطلاعاتی و گسترش برق آسای صنعت ارتباطات موجب گشته است تمدن ها به نوعی در معرض ارتباط تار و پودی قرار گیرند و ظاهراً چاره ای جز این دیده نمی شود كه تمام تمدن ها خود را در مظان ارتباط رسمی و نهادینه قرار دهند. (ایرانی: 1388، سایت تابناك)

دینداری بطور كلی و فرهنگ عفاف و حجاب بطور اخص در چنین فضایی از جهانی شدن چه وضعیتی دارد؟  آیا آنچه به لحاظ فرهنگی و متاثر از توسعه نظام ارتباطات بوقوع پیوسته مقوّم فرهنگ عفاف و حجاب است؟ 

آیا شیوه های رایج در تبلیغ آموزه های دینی و میهنی عفاف و حجاب در چنین شرایطی به لحاظ ارتباطات از كارآمدی كافی برخوردارند؟ و دهها سوال دیگر از این دست كه پاسخ آنها عمدتاً منفی است. به نظر می رسد چالش ها و نقاط آسیب پذیری كاملا روشن است موضوع اصلی حل مشكل و پاسخ به مساله است كه بر اساس دستورالعمل های مصوب در نهاد اصلی مدیریت فرهنگی كشور یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی جز تعدادی بایدها و نبایدها را شامل نمی شود. (جلسه 413 مورخه 14/11/76، شورای عالی انقلاب فرهنگی)

3- متن (محتوای پیام در عصر جهانی شدن اطلاعات): با عنایت بدانچه از رسانه و جهانی شدن گفته شد اكنون سوال این است كه در این فضای ارتباطی جدید و با وجود ابزارهای پیشرفته ارتباطی موجود، چه پیام، متن و محتوایی مبادله می شود؟ صرفنظر از آنكه فرستنده وگیرنده پیام چه كسانی هستند (كه بطور قطع این كار جریانی یكطرفه و یكسویه نیست) ماهیت متن و محتوای پیام خود بخود اهمیت ویژه ای دارد. پیام های فرهنگی مبادله شده عمدتا دارای چه مضامین، محتوا و اهدافی هستند؟ در حوزه فرهنگ دینی و ارزشهای مذهبی آیا انبوه اطلاعاتی كه مخابره می شود مطابق نیازها، خواسته ها و انتظارات ما است یا خیر؟ بطور كلی جریان آزاد اطلاعات آیا برای فرهنگی دینی و ملی ما فرصت است یا تهدید؟

آنچه مسلم است پیام های فرهنگی در حجم وسیع و با ابعاد متنوع عمدتاً بر وفق مراد و مطابق با نیاز و یا تقاضاهای ما نمی باشند. به عبارتی ما در معرض گستره عظیمی از پیام های مختلف هستیم كه بخش های زیادی از آن بصورت بنیادین و در ماهیت فرهنگی خویش متعارض با بنیانهای فرهنگ دینی و میهنی ما هستند. بطور مشخص در موضوع حجاب كمتر جوامعی با رویكرد فرهنگی هماهنگ با جمهوری اسلامی یافت می شوند و طبیعی است كه تبلیغ حجاب در متن پیام های فرهنگی و دستور كار وسایل ارتباط جمعی آنان قرار ندارد. بنابراین بخش مهمی از آسیب پذیری فرهنگ عفاف و حجاب ناشی از همین سیاست های فرهنگی حاكم بر نظام های فكری و سیاسی جهانی است كه خود به خود شیوه غربی زندگی اعم از پوشش، مصرف، آرایش، سخن گفتن و غیره را تبلیغ می نماید.

بخش دیگر، این مشكل وجود رسانه های غربی تعریف شده با هدف نابودسازی، تخریب و یا تضعیف سایر فرهنگهاست كه بصورت سازمان یافته در جنگ رسانه ای حضور و ظهور یافته اند. وجود دهها شبكه ماهواره ای با برنامه های مبتذل و غیراخلاقی و هزارات سایت پورنوگرافی در فضای مجازی اینترنت و موبایل گواه بر این مدعاست. سیاستهای محدودسازی، سانسور و فیلتر نمودن راه كارهای پذیرفته و رایج در سراسر دنیا برای مقابله با این بخش از تهدیدات فرهنگی و محتوای این گونه برنامه هاست كه جمهوری اسلامی در این خصوص بدرستی اقدام نموده است لیكن درباره چگونگی مقابله با تهدیدات ناشی از ماهیت طبیعی فرهنگ و شیوه زندگی غربی نیازمند تدابیر دیگری هستیم كه در قالب مقوله ی فرهنگ سازی قابل بررّسی است.

بر اساس آنچه در رابطه با اضلاع سه گانه مثلث ارتباطات (فضا، متن و ابزار) گفته شد، باید افزود پدیده استعمار فرامدرن بعنوان رویكردی همه جانبه طی دهه های اخیر در محافل فكری و سیاسی غرب مطرح شده است كه با شاخص ایدئولوژی برتر و تمدن فرامدرن امریكایی تعریف می شود. این شاخص ها بسیاری از هنجارهای اخلاقی در حوزه سیاست و قدرت و بستر فرهنگ و الگوهای اجتماعی و حتی نظام های معرفت شناختی و جهان بینی را تحت تاثیر قرار داده است. (یونسیان: 1385، ص:35)

ج- ملاحظاتی در سیاستگذاری برای فرهنگ عفاف و حجاب:

دیدگاههای موجود درباره سیاستگذاری فرهنگی گاه به سر حد تناقض می رسد، دلیل عمده آن این است كه اصل سیاستگذاری در زمینه های فرهنگی به اعتقاد عده ای از امورات «ناممكن» و یا «غیرمجاز» است. در مقابل گروهی هستند كه ایده لزوم و امكان سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی در جامعه را حمایت نموده و شدیداً مورد دفاع قرار می دهند. طرفداران این نظریه در جمهوری اسلامی با اعتقادی راسخ برآنند كه می توان متغیرهای عمده فرهنگی را كنترل نمود و آنها را در راستای اهداف فرهنگی كشور دستكاری كرد. ایده مهندسی فرهنگی بر این پایه استوار است كه نظام فرهنگ همچون دیگر نظام ها یك نظام درونداد- برونداد با مكانیسم ها و فرایندهای مشخص است كه می توان آن را مدیریت كرد. (كوثری: 1387، ص:71) برخلاف این گروه كه سیاستگذاری فرهنگی را ممكن و مجاز می دانند گروه دیگر آن را نه «ممكن» و نه «مجاز» می دانند. «ممكن» نمی دانند بدلیل آن كه معتقدند عرصه فرهنگ عرصه خلاقیت و آفرینش است و نمی توان بر آن قاعده و قانون معین كرد و آن را «مجاز» نمی دانند زیرا هزینه های انسانی و فرهنگی چنین تغییراتی بسیار زیاد است. این گروه معتقدند سیاستگذاری فرهنگی پس از انقلاب چین پدید آمد و عملاً ناكارآمدی خود هم در دنیای چپ و هم در كشورهای غیر چپ به اثبات رسانید. فرانسه آخرین كشوری بود كه وزارت فرهنگ خود را تعطیل كرد. (همان)

اگر دو حد افراطی پیوستار باور به سیاستگذاری فرهنگی را «سوسیالیسم فرهنگی» و «لیبرالیسم فرهنگی» بنامیم بنا به مصلحت هایِ عملی كشورهای مختلف راهی میان این دو حد برگزیده اند كه ملاحظات سیاستگذاری فرهنگی در جمهوری اسلامی نیز با توجه به چنین حد میانه و حالت متعادلی باید باشد. در واقع ضمن اینكه اصل برنامه ریزی فرهنگی را باید پذیرفت در عین حال افراط و تفریط یعنی از یكسو نفی هر گونه سیاستگذاری فرهنگی و از سوی دیگر دخالت در كلیه شئونات زندگی مردم را كنار گذاشت و از هر دوی آنها بصورت مطلق اجتناب ورزید. به نظر می رسد در عرصه سیاستگذاری فرهنگ عفاف و حجاب نیز بایستی به اقتضاء شرایط جهانی (فضا)، ماهیت رسانه ها (ابزار) و محتوای پیام ها (متن)، بصورت معقول و بدور از تعصب مبادرت ورزید. آنچه از واقعیتهای عصر جهانی شدن گفته شد موید این نكته است كه بسیاری مسائل فرهنگی در چنین عصری بروز و ظهور نموده كه از ملزومات آن شرایط است و در گذشته مبتلا به جوامع بشری نبوده است. بنابراین جدید بودن آن مسائل نیازمند ابزارها و شیوه های جدیدی برای پاسخگویی است كه الزاما باید خود را با آن امكانات مجهّز نمائیم.

مقابله با تهدیدات  علیه فرهنگ عفاف و حجاب در مواردی كه جنبه توطئه و برنامه ریزی قبلی ندارد بیشتر از هر چیز نیازمند تقویت فرهنگ دینی و باورهای مذهبی است كه راهكارهای مناسب خود را داشته و در دستورات اخلاقی اسلام بسیاری از آنها مورد توجه قرار گرفته است. صرف نظر از توصیه های اخلاقی، تربیتی و سیاستگذاری های اقتصادی و اجتماعی مناسب برگزاری همایش های علمی و تدارك برنامه های فرهنگی مناسب در سطح مدارس و دانشگاه ها در این خصوص می تواند موثر باشد.

 

 

 

منابع

الف- كتابها:

- قرآن كریم

- ابن منظور، ابوالفضل جمال الدین، لسان العرب (بیروت: دارساد، 2000 م) چ 4.

- امیر تیموری، محمد حسن، رسانه های یاددهی و یادگیری (تهران: نشر ساوالان، 1384).

- ازغندی، علیرضا، درآمدی بر جامعه شناسی سیاسی ایران (تهران: نشر قومس، 1385).

- تامپسون، جان وبروكشایر، فرهنگ و جامعه، ترجمه فریبا عرب دفتری (تهران: نشر قطره، 1379).

- رجایی، فرهنگ، پدیده جهانی شدن، ترجمه عبدالحسین آذرنگ (تهران: نشر آگاه، 1380).

- دوئرتی، جیمز و جوزف فالتزگراف، نظریه های متعارض در روابط بین الملل، ترجمه علیرضا طیب و ووحید بزرگی (تهران: نشر قومس، 1372).

- حداد عادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی (تهران: انتشارات سروش، 1376).

- جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران (قم: معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، 1384).

- طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن (تهران: دارالكتب الاسلامیه، 1388 ه.ق).

- كاظمی، علی اصغر، جهانی شدن فرهنگ و سیاست (تهران: نشر قومس، 1380).

- مجموعه مقالات چیستی گفتگوی تمدن ها (تهران: سازمان مدارك فرهنگی انقلاب اسلامی، 1377) مقاله دكتر علی اصغر كاظمی.

- محمدی آشنایی، علی، حجاب در ادیان الهی (قم: اشراق، 1373).

- هلد، دیوید و آنتونی مگ گرو، جهانی شدن و مخالفان آن، ترجمه مسعود كرباسیان (تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1382).

ب- مقالات:

- سبحانی نژاد، مهدی و سیاوش طهماسبی، «چالشها و كاركردهای فرهنگی و اجتماعی تلفن همراه و راهكارهای اصلاح آن»، ماهنامه مهندسی فرهنگی، سال سوم، شماره 31 و 32، ص 18 الی 28.

- كوثری مسعود، نسلهای ایكس، وای وزد و سیاستگذاری فرهنگی در ایران، فصلنامه تخصصی راهبرد فرهنگ، سال اول، 1387، شماره سوم، ص65 الی 85.

- یونیسان، مجید، «گفتگو بر بستر تكثر فرهنگها در عصر جهانی شدن» ، فصلنامه مطالعات میان فرهنگی، معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی، سال اول 1385، شماره 1، ص25 الی 39.

- روزنامه كیهان 16/10/1377                                              

- سایت آفرینش                                                                                        www.afarinesh.com

- سایت تابناك                                                                                          www.tabnak.com

- وبلاگ اختصاصی م. زارعی 25/5/1385                                             mohammad zari.blogfa.com

- سایت تبیان خراسان شمالی                                                            www.tebyan.bojnourd.ir

 

 


دیدگاه‌ها
در حال ثبت دیدگاه...

مخاطب گرامی توجه فرمایید: نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.